همه ما در لحظاتی در وضعیت حسی و در لحظاتی، در وضعیت تحلیل شهودی قرار میگیریم. به عبارتی از ترکیب ابزارهای حسی و شهودی، برای درک و تفسیر بهتر اطلاعات محیطی استفاده میکنیم.
آنچه در تست MBTI مورد توجه قرار میگیرد، این سوال است که: کدام وضعیت، در ما غالب است و بیشتر مشاهده میشود.
اعتبار هدیه بگیرید و مشارکت کنید
با اعتبار هدیه، از خدمات ویژه استفاده کنید
در بازارکار حسابداری و مالی بدرخشید
خدمات مالی و حسابداری خود را معرفی کنید
فقط ۳۰ درصد افراد شخصیت شهودی دارند!!!
متخصصان زیادی معتقدند که معیار حسی و شهودی (شمی) بودن، بیشترین تفاوت شخصیتی را در افراد ایجاد میکند. تحقیقات بسیاری در این زمینه انجام شده که نشان میدهند فراوانی افراد حسی بیشتر از شهودیها است و این افراد بخش بیشتری از جامعه را تشکیل میدهند.
همه افراد دارای هر دو مقیاس حسی S و شمی N هستند، و ممکن است لحظهای حسی باشند و در لحظهای دیگر شهودی، اما اینکه در یک فرد کدام مقیاس بر دیگری غلبه دارد، باعث تفاوت افراد با یکدیگر میشود و شخصیت حسی S و شمی Nافراد را شکل میدهد.
از نظر مایرز-بریگز حسی و شمی بودن بر نحوه دریافت و تفسیر اطلاعات و همچنین نحوه مواجهه افراد با اطلاعات متمرکز است؛ یعنی تمرکز بر چگونگی دستیابی به اطلاعات. عمده تفاوت حسیها و شهودیها در هشت مورد است.
معیارهایی جهت موفقیت شغلی افراد شهودی N و افراد حسی S
توجه افراد حسی به واقعیتهای فیزیکی دنیای اطرافشان است؛ همچون چیزهایی که میبینند، میشنوند، مزه میکنند، لمس میکنند و میبویند. درحالیکه توجه افراد شهودی به الگوها، تحلیلها و تصویرهایی است که در ذهنشان شکل میگیرد. شهودیها به معانی، روابط و احتمالات مبتنی بر حقایق بیش از خود حقایق اهمیت میدهند.
حسیها آنچه را که قابل اندازهگیری باشد را مهم در نظر میگیرند و بر خلاف شهودیها، به اعداد، ارقام و جزئیات نسبت به تصویرها و روایات اهمیت بیشتری میدهند. شهودیها به کلیات توجه میکنند و ترجیح میدهند که بر اساس تصویرها و روایات تحلیل و تصمیمگیری کنند.
از آنجایی که شمیها قدرت تخیل بالایی دارند، معمولا افراد خلاقی هستند و چیزهایی را میبینند که همیشه مرئی و قابل لمس نیستند. این افراد معمولا به دنبال ساخت ابزار و کشف چیزهای جدید هستند. در صورتی که حسیها به دنبال استفاده از چیزهایی هستند که قبلا کشف یا اختراع شده است.
در سازمان،حسیها به واقعیتها و آنچه وجود دارد، توجه میکنند اما شمیها به امکانات و احتمالات توجه میکنند. این دو تیپ شخصیتی به موضوعات کاملاً متفاوتی توجه دارند. حسیها و شمیها دنیا را به طرز متفاوتی نگاه میکنند و اغلب نمیتوانند ارزش دیدگاه و نقطهنظرهای یکدیگر را درک کنند.
در امور کاری، شمیها معمولا شروعکننده کار هستند و حسیها اغلب ادامهدهنده کار هستند.
شمیها به کلیت کار توجه میکنند و حسیها بر جزئیات آن تمرکز دارند.
افراد حسی در لحظه حال زندگی میکنند و به موقعیت و شرایط نگاه میکنند و در اغلب موارد به آنچه که هست رضایت میدهند. این افراد به تجربیات شخصی خودشان اعتماد دارند. در مقابل، شهودیها به آینده توجه میکنند و علاقهمندند که حوادث آینده را پیشبینی کنند. این افراد راغباند که شرایط را تغییر دهند و همیشه آمادگی تغییر کردن را دارند.
«شهودیها روی آنچه میتواند باشد تمرکز میکنند و حسیها بر آنچه هست تاکید دارند.»
مثال تکمیلی:
سرمایه گذاری که تیپ شخصیتی S در او غالب است، احتمالاً در تحلیل مدل یک کسب و کار، به اعداد و ارقام توجه بیشتری دارد.
اما سرمایه گذاری که تیپ شخصیتی N در او غالب است، در ارزیابی یک کسب و کار، بیشتر به داستان کسب و کار و تصویر کلی آن توجه میکند.
معیارهایی عمومی افراد شهودی N و افراد حسی S
6. مهمترین تفاوت افراد شهودی و حسی در نحوه جمعآوری اطلاعات است
تیپ شخصیتی حسی به افرادی اشاره دارد که از طریق حواس پنجگانه (بینایی، شنوایی، بویایی، چشایی، و لامسه) اطلاعات را جمعآوری میکنند. اما تیپ شخصیتی شهودی (شمی) به افرادی اشاره دارد که اطلاعات خود را بر اساس شم و شهود خود جمعآوری میکنند و به الهامات درونیشان اهمیت ویژهای میدهند؛ این افراد بر حس ششم خود تکیه میکنند.
استفاده شمیها از حس ششم به معنای عدم استفاده آنها از حواس پنجگانه نیست؛ همانطور که میدانیم تمام افراد از حواس پنجگانه خود برای دریافت اطلاعات استفاده میکنند اما شمیها بیش از دیگران از حس ششم خود استفاده میکنند و این حس برای آنها اهمیت بیشتری نسبت به حواس پنجگانه دارد. همچنین تفاوت افراد شهودی و حسی در استفاده از حس ششم به معنای این نیست که شهودیها حس ششم قویتری دارند، بلکه به این معناست که این افراد نسبت به حسیها کمتر به حواس پنجگانه خود تکیه میکنند.
طیفی را در نظر بگیرید که یک طرف آن معیار حسی است و طرف دیگر آن، معیار شهودی قرار دارد. هیچ فردی پیدا نمیشود که کاملا حسی یا کاملا شهودی باشد، بلکه با توجه به ویژگیهای شخصیتی و اینکه در یک فرد کدام مقیاس غالب است، افراد روی این طیف قرار میگیرند.
7. توجه به الهامات و تخیلات
بر خلاف حسیها که اعداد و ارقام برایشان جذابتر است، شمیها به استنباطها توجه دارند و به تصور و تخیل بها میدهند. این افراد از کنار الهامات و حرف دلشان بیتفاوت رد نمیشوند.
8. تفاوت در شیوه حل مسئله
حسیها میتوانند منظور و معنای کلمات اشخاص را درک کنند و راه جدیدی برای حل مسائل پیدا کنند. حسیها میتوانند حقایق زیادی را ببینند و آنها را به خاطر بسپارند اما شمیها بهتر میتوانند حقایق را تفسیر کنند.
ثبت نام و عضویت میز کار